جملات انرژی بخش هشت ریشتری

جملات انرژی بخش هشت ریشتری

درباره جملاتی انرژی بخش است.............
جملات انرژی بخش هشت ریشتری

جملات انرژی بخش هشت ریشتری

درباره جملاتی انرژی بخش است.............

شیوه خداوند



آن روز یکی از گرم ترین روزهای فصل خشکسالی بود و تقریباً یک ماه بود که رنگ باران را ندیده بودیم، پرندگان یکی یکی از پا درمی آمدند و محصولات کشاورزی همه از بین رفته بودند، گاوها دیگر شیر نمی دادند، نهرها و جویبارها همه خشک شده بودند و همین خشکسالی باعث ورشکستگی بسیاری از کشاورزان شده بود. هر روز شوهرم به همراه برادرانش به طرز طاقت فرسایی آب را به مزارع می رساندند، خوب البتّه این اواخر تانکر آبی خریداری کرده بودیم و هر روز در محل توزیع آب، آن را از جیره مان پر می کردیم. اگر به زودی باران نمی بارید، ممکن بود همه چیزمان را از دست بدهیم و در همان روز بود که درس بزرگی از همیاری گرفتم و با چشمان خود شاهد معجزه ای بودم. 

ادامه مطلب ...

دوستت دارم****



زن و شوهر جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب می راندند...

آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند...
زن جوان : یواش تر برو من می ترسم!    
ادامه مطلب ...

گروه نودونه!!!


پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛

اما خود نیز علت را نمی دانست.
روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید. 
ادامه مطلب ...

گاهی لیوان را زمین بگذار!!!!!

استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:   

به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟  ادامه مطلب ...

هوشمندانه احمق باشید!!!



ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد. مردم با نیرنگی،حماقت او دست می انداختند. 

ادامه مطلب ...