بر بالای تپهای در شهر وینسبرگ آلمان ، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد
که مشرف بر شهر است.
اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی
آن مایه مباهات و افتخارشان است
داستان : افسانه حاکی از آن است که در قرن ۱۵ ، لشکر دشمن این شهر
را تصرف و قلعه را محاصره میکند.
اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان ، برای رهایی از چنگال مرگ
به داخل قلعه پناه میبرند.
فرمانده دشمن به قلعه پیام میفرستد که قبل از حمله ویران کننده
خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه
خارج شده و پی کار خود روند.
پس از کمی مذاکره ، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی
و بر اساس قول شرف ، موافقت میکند
که هر یک از زنان در بند ، گران بها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند
به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.
نا گفته پیداست که قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن
به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود را کول گرفته و از قلعه خارج
میشدند بسیار تماشایی بود.